اینستاگرام واقعا عالیه. هیچ چیزی کم نداره. هم سرعت لودش بالاست. هم قدرت شبکه سازی عالی داره و هم امکان ارتباط مستقیم بین مدیران کسب و کارها و مصرف کنندگان را به وجود آورده که باعث تحول در مدل ارتباط با مشتریان شده است پس چرا کافی نیست؟

 

ماجرا از اونجایی شروع شد که بحث بالا گرفته بود بین بچه های فنی ارمس شاپ که اینستاگرام برای فروش اینترنتی بدرد نمیخوره. این چیزی بود که وقتی وارد بحثشون شدم، شنیدم. تعجب کردم که چرا این حرف رو می زنند؟

اینستاگرام واقعا عالیه. هیچ چیزی کم نداره. هم سرعت لودش بالاست. هم قدرت شبکه سازی عالی داره و هم امکان ارتباط مستقیم بین مدیران کسب و کارها و مصرف کنندگان را به وجود آورده که فیلیپ کاتلر در کتاب جدیدش به اسم بازاریابی نسل چهارم به اون اشاره می کنه و میگه این ارتباط نزدیک بین مصرف کننده و کسب و کارها باعث تحول در مدل ارتباط با مشتریان شده و داده هایی ایجاد کرده که هیچ وقت تا این حد دسترسی به اونها ممکن نبوده است. پس مشکل کجاست؟

دو نگرانی عمده پیج های فروش اینترنتی در اینستاگرام:

سپهر داشت میگفت که اکثر فروشگاه های اینترنتی که در اینستاگرام هستند دو تا نگرانی عمده دارند:

اولیش این که واقعا مدیریت مشتریانشون وقتی سفارشات زیاد میشه شبیه یه کابوس میشه. یه سری ها از اینکه دیر جوابشون رو دادن دلخور میشن و یک سری هاشون در لابلای پیام های دایرکت گم میشن.

دلیل دیگه هم اینه که مدیران فروشگاه های اینستاگرامی استرس این رو دارند که با محدود کردن اینترنت داخلی هر لحظه ممکن است کسب و کارشون آسیب ببینه. دلایل خوبی آورد.

 من پریدم وسط حرفش و گفتم این فقط نگرانی ما ایرانی ها نیست که ممکنه اینستاگرام تهدیدی برای کسب و کار ما باشه. همه با تعجب نگاهم کردند انگار که حرف غیر معقولی زده باشم. سریع متوجه این تعجب شدم. گفتم که من این رو نمیگم بلکه این مطلب رو از کتاب بازاریابی کسب و کارهای خرد خوندم. یه جایی نویسنده میگه: شما مالک کسب و کاری که در اینستاگرام میسازید نیستید بلکه شرکت فیسبوک مدیر شماست و هر وقت دلش بخواد شما را طبق قوانین خودش بلاک میکنه. کما اینکه توییتر صفحه رییس جمهور امریکا رو بست و کسی هم نتونست جلوش رو بگیره. ولی برعکس در فضای اینترنت اگر یک وبسایت راه اندازی کنید در واقع شما مالک وبسایت و کسب و کارتون هستید و هیچ کسی چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور نمیتونه اون رو از شما بگیره. دیدگاه جالبیه نه؟

این حرفم انگار به عمق وجود رضا نشست. سر کیف اومد و انگار خدا منو برای نجاتش رسونده باشه، گفت خدا خیرت بده از صبح تا حالا منم میخوام همین رو بهشون بگم ولی کسی بهم گوش نمیده. در ادامه گفت: مساله اینجاست که نگرانی مالکیت همیشه برای کسب و کارهایی که بر بستر پلتفرم های دیگه شکل میگیرند وجود داره. مثلا فکر کن شما یک فروشگاه توی دیجی کالا داری، یک روز صبح پا میشید و میبینید به هر دلیلی که دیجی کالا صلاح بدونه، که میتونه تشخیص جذابیت در بخشی از بازار که شما فعالیت میکنید باشه یا تغییر استراتژی های بازارشون، شما رو از کسب و کارت بندازه بیرون و شما هم بدون هیچ مسیر قانونی باید بری دنبال اینکه از صفر شروع کنی. حالا فکر کن کنار پیج اینستاگرامت یا کنار فروشگاهی که در دیجی کالا راه اندازی کرده ای، یک وبسایت فروشگاه اینترنتی داشته باشی. و هر هفته لیست تمام مشتریان جدیدت رو به قسمت مدیریت کاربران سایتت اضافه کرده باشی. و همچنین هر وقت یک محصول گذاشتی اونجا یک معرفی خوب هم توی سایت خودت بزاری، اینجوری بی شک هیچ وقت سرت کلاه نمیره.

دیدگاه خود را بنویسید

آدرس ایمیل شما به دیگران نمایش داده نمیشود*

تاکنون دیدگاهی در مورد این مطلب ثبت نشده است!